تلویزیون

نقد سریال جذب مهلک(Fatal Attraction): جاشوا جکسون و لیزی کاپلان در بازسازی ای که ارزش حساس شدن روی آن را ندارد

بازیگران قدم در جاپای مایکل داگلاس و گلن کلوز در گستره 8 قسمتی  بلاکباستر آدرین لین در سال 1987 میگذارند.

دن گلاگر (با بازی جاشوا جکسون) بعد از 15 سال بخاطر قتل الکس فارست با عفو مشروط آزاد میشود. با داشتن موفقیت های حرفه ای، خانواده او اما با حبس بودنش از هم پاشیده است. دن سعی میکند با دخترش الن، با همکاری کاراگاه بادی مایک که به او کمک میکند تا نامش را بخاطر قتلی که هیچگاه انجام نداده است، دوباره ارتباط برقرار کند.

در سال 2008، ما دن را میبینیم که به تولد 40 سالگی اش نزدیک میشود و مردی بنظر میرسد که همه چیز تمام است و بزودی میتواند به مقام قاضی برسد. او همسری صبور به نام آماندا پیتز بث دارد. سپس در لحظه ای، او الکس را میبند که کارهای مبهمی را برای دپارتمان خدمات قربانیان شهر انجام میدهد. آنها درمورد چیزهای رو مخ، کوفته و مارگاریتاهای مشترکشان باهم لاس میزنند و خیلی زود به به آپارتمان الکس میروند و روی جزیره آشپزخانه اش باهم ور میروند. برای دن، این یک خطا در قضاوت است و برای الکس این یک استراحت در جدایی فراگیری است که او در این شهر جدید احساس میکند. چیزها زود رنگ خون به خود میگیرند.

 

جذب مهلک جدید روی خوب بودن شخصیت دن تمرکز میکند، هرچه برای قتل الکس اظهار بی گناهی میکند اما عواقب  نامتناسب بودن خودش را باید میچشید. او شاید کودن باشد اما قاتل نیست. همچنین جذب مهلک جدید الکس را بی گناه جلوه نمیدهید، در دستان توانای کاپلان، او بیشتر شخصیتی دلسوز و همدل بود اما سریال میخواهد او در قالب بیماری ذهنی اش بیشتر حساس و همدل باشد. او در قالب خودش یکجورایی مقتول بود اما در سریال او هنوز هم قاتل بود.

سریال یکجورایی دوست دارد نان 2 بر کنجد باشد. هم فلش بک بزند به فیلم و هم گاهی رویه فیلمنامه خودش را جلو ببرد مثل کت چرمی سیاه الکس که هم در فیلم بود و هم در سریال. اگر سریالی اینگونه پیش رود، این معنی را میدهد که پس از گذر از نقطه ای، سریال دیگر نمیتواند شوکه کننده، سکسی یا شوق انگیز جلوه کند – آشپزخانه هنوز در یک شات دیده میشود و آن هم صحنه اروتیکی بود که در آن رخ داد.

کاپلان آن بنزین محترقی بود که با بازی در سایه اش توانست به نزدیکی کاندیداتوری اسکار برسد. او ترسناک است ولی نه به آن شکلی که کارتونی باشد، او کاراکتر را با تنهایی محتملی به تصویر میکشد.

با دور زدن دور پایان، بدون اسپویل کردن هیچ چیز، باید گفت که جذب مهلک جدید 2 پایان دارد: یکی احمقانه و خلاف انتظار، و دیگری مسخره و مزخرف. نخستین پایان را میتوان به دلایل احساسی توجیه کرد و دومی را به دلایل روانشناسی عامه پسند ولی بااینحال آنقدر کافی نیستند که سریال را معن دار کنند.

منبع
www.hollywoodreporter.com

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
بستن
بستن